مهدیار چیز های جدید یاد گرفته
سلام به مهدیار خوشگلم عزیز دل مامان چند روزیه یاد گرفتی که غلت بزنی و بری روی شکمت و وقتی بغلت میکنیم عصبانی میشی که چرا نمیزاریم تو روی شکمت بخوابی وسعی میکنی که بری جلو اما نمیتونی و فکر میکنی اگه سرت رو بزاری روی زمین میتونی بری جلو اما از اینکه نمیتونی بری جلو ناراحت میشی و گریه میکنی تازه چند تا چیز دیگه هم یاد گرفتی مثلا یاد گرفتی دست بدی و هر کی بت میگه دست بده سریع دستت رو میاری که باهاش دست بدی و یاد گرفتی بوس کنی :دیشب خاله سمانه دستش رو اورد جلوی صورتت و گفت مهدیار منو بوس کن و تو لبهات رو غنچه کردی که بوسش کنی خلاصه با ورودت به هفت ماهگی هر روز چیز های جدیدی یاد میگیری جیگر مامان ...
نویسنده :
مامان الهه
20:40
واکسن 6 ماهگی مهدیار
امروز 7 دی نوبت واکسن 6 ماهگیت بود اخه پسر ناز من امروز 6 ماهگیت تموم میشه و میتونی از فردا علاوه بر شیر غذا هم بخوری قربونت برم که انقدر بزرگ شدی از فردا بهت فرنی میدم و بعد هم کم کم حریره و سوپ بهت میدم موقع واکسن زدن کلی گریه کردی و من کلی دلم به حالت سوخت ولی عزیز دلم این واکسنها واسه سالم بودنت لازمه انشا الله همیشه سالم باشی
نویسنده :
مامان الهه
17:41
سرما خوردگی مهدیار کوچولو
سلام پسر گلم چند وقتیه نتونستم به وبلاگت سر بزنم ببخشید اخه ظهر که از سر کار میام خونه خیلی خستم تا یه کم باهات بازی کنم بابایی هم از سر کار میاد خونه ناهارمون را که بخوریم و یه کم استراحت کنیم باید اماده بشیم و از خونه مامان اقدس بریم خونمون خونه هم تا کارهامون را انجام بدیم و شام بخوریم دیگه موقع خواب شما میشه و باید خوابت کنم چند روزیه سرما خوردی و همش سرفه میکنی خیلی نگرانتم انشا الله زود خوب خوب بشی البته از روز اول سرما خوردگیت تا امروز کلی حالت بهتر شده
نویسنده :
مامان الهه
17:34